English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
once-over <idiom> U یک نگاه سطحی به کسی انداختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
surficial swellings U بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
topsoil U خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
glanced U نگاه نگاه مختصر
glances U نگاه نگاه مختصر
glance U نگاه نگاه مختصر
bring down U به زمین انداختن حریف انداختن شکار
jeopard U بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrified U بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifies U بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifying U بهراس انداختن به بیم انداختن
horrify U بهراس انداختن به بیم انداختن
steer roping U کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
surface water U اب سطحی
acrotic U سطحی
low level U سطحی
skin deep U سطحی
superficial U سطحی
sketchiest U سطحی
shallow U کم اب سطحی
sketchily U سطحی
sketchy U سطحی
sketchier U سطحی
shallows U کم اب سطحی
shallowest U کم اب سطحی
shallower U کم اب سطحی
superficiality U سطحی
surface U سطحی
surfaces U سطحی
skin-deep <idiom> U سطحی
shallow foundation U پی سطحی
surfaced U سطحی
planar U سطحی
decahedral U ده سطحی
epilimnion U اب لایه سطحی
hexahedral U مکعب شش سطحی
heptahedral U هفت سطحی
horizontal curve U پیچ سطحی
bounding mine U مین سطحی
surfaced U سطحی جلادادن
hexahedron U جسم شش سطحی
impact burst U ترکش سطحی
split-level U چند سطحی
low level winds U بادهای سطحی
dodecahedral U دوازده سطحی
dodecahedron U دوازده سطحی
surface tensity U کشش سطحی
interfacial tension U کشش سطحی
interfacial force U کشش سطحی
surfaces U سطحی جلادادن
surface U سطحی جلادادن
blanket grouting U تزریق سطحی
smattering U دانش سطحی
free moisture U رطوبت سطحی
area load U بار سطحی
evaporation U تبخیر سطحی
two level store U انباره دو سطحی
trihedral U سه روی سه سطحی
topdress U سطحی ریختن
piers U پایه و سطحی
adsorption U کشش سطحی
formal logic U قضاوت سطحی
extensive agriculture U کشاورزی سطحی
extensive cultivation U زراعت سطحی
ground swell U موج سطحی
adhesion U جاذبه سطحی
flesh wound U زخم سطحی
adsorbent U جاذب سطحی
top soil U خاک سطحی
floating mine U مین سطحی
adsorption U جذب سطحی
pier U پایه و سطحی
surface detection U اکتشاف سطحی
surface contact rectifier U یکسوکننده سطحی
surface targets U هدفهای سطحی
surface tension U کشش سطحی
surface burst U ترکش سطحی
surface burning U احتراق سطحی
statical moment U لنگر سطحی
sorption U جذب سطحی
pentahedral U پنج سطحی
skin effect U اثر سطحی
surface treatment U اندود سطحی
surface soil U خاک سطحی
surface corrosion U خوردگی سطحی
surface detection U راداراکتشافی سطحی
surface drains U زهکشهای سطحی
surface creep U خزیدن سطحی
surface dressing U پوشش سطحی
surface erosion U فرسایش سطحی
surface evaporation U تبخیر سطحی
surface inflow U اب سطحی ورودی
surface irrigation U ابیاری سطحی
surface leakage U نشت سطحی
surface moisture U رطوبت سطحی
surface ornament U تزیینات سطحی
surface outflow U اب سطحی خروجی
surface reverbration U برگشتهای سطحی
sheet washing U فرسایش سطحی
surface treatment U روکش سطحی
surface treatment U اسفالت سطحی
surface charge U بار سطحی
one level memory U حافظه یک سطحی
superficially U بطور سطحی
singe U سوختگی سطحی
n level logic U منطق N سطحی
polyhedral U چند سطحی
multilevel U چند سطحی
multi level U چند سطحی
singed U سوختگی سطحی
singes U سوختگی سطحی
surface width U عرض سطحی
suface wind U باد سطحی
surface treatment U عملیات سطحی
singeing U سوختگی سطحی
Band-Aid U چارهی سطحی و موقتی
surface integral U انتگرال سطحی [ریاضی]
density of surface charge U چگالی بار سطحی
crazing U ترک برداری سطحی
case hardening U سخت گردانی سطحی
Band-Aids U چارهی سطحی و موقتی
hard surfacing U سخت گردانی سطحی
singes U بطور سطحی سوختن
singeing U بطور سطحی سوختن
capital widening U افزایش سطحی سرمایه
carburize U سخت گرداندن سطحی
case harden U سخت گردانی سطحی
singed U بطور سطحی سوختن
surface fusion welding U جوشکاری ذوبی سطحی
superficiality U دانش سطحی بیمایگی
puppy love U عشق سطحی و زودرس
runoff coefficient U ضریب جریان سطحی
singe U بطور سطحی سوختن
sciolistic U دارای اطلاعات سطحی
surface decarburization U کربن گیری سطحی
antisurface U ضد عناصر سطحی شناوردشمن
scorches U بطور سطحی سوختن
scorch U بطور سطحی سوختن
hokum U نمایش سطحی وبد
skimmed U بطور سطحی خواندن
heptahedron U جسم هفت سطحی
hard surface U سخت کردن سطحی
topdress U بطور سطحی پاشیدن
skims U بطور سطحی خواندن
adhesion U کشش سطحی دوسیدگی
adhesion U کشش سطحی پیوستگی
hard face U سخت کردن سطحی
skim U بطور سطحی خواندن
hydrology U بررسی ابهای سطحی
magnetic surface charge U بار سطحی مغناطیسی
adsorb U جذب سطحی کردن
adhesion force U نیروی کشش سطحی
subsurface navigation U ناوبری زیر سطحی
multilevel sort U ترتیب چند سطحی
octahedron U جسم هشت سطحی
in a perfunctory manner U بطور سرسری یا سطحی
to skim ones the news U به اخبارنگاهی سطحی کردن
skim sweeping U پاک کردن سطحی مینها
maximum surface temperature U درجه حرارت سطحی حداکثر
multi level planning U برنامه ریزی چند سطحی
hard facing alloy U الیاژ سخت گردانی سطحی
street inlet U دریچه ورود فاضلاب سطحی
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
carboard architecture U [مدل طراحی با سطحی صاف]
subaerial U واقع در قسمت سطحی خاک
let down U پایین انداختن انداختن
base surge U ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
sciolism U اطلاعات ومعلومات سطحی شارلاتان بازی
kitsch U پر نمایش و پر لاف و گزاف ولی سطحی
salt bath case hardening U سخت گردانی سطحی حمام نمک
kopfring U حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
chireugi U ضربه زدن با دست تماسی-سطحی
skimmer U الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
sciolist U دانشمندنما دارای اطلاعات سطحی شارلاتان
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
wisenheimer U کسیکه معلومات سطحی درهمه چیز دارد
weisenheimer U کسیکه معلومات سطحی در همه چیز دارد
bedrock U سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
ground glass U نوعی شیشه نورافشان که دارای سطحی تراشیده است
generatrix U نقطه یا خط یا سطحی که سبب احداث خط یا سطح یاجسمی میشود
greenwash U نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
paraboloid U سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
geodetical U کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
geodeticline U کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
skimmed U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skim U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
break even point U نقطه سربسر سطحی از تولیدکه در ان سطح کل درامدبنگاه با کل هزینه ان برابربوده و سود بنگاه صفر است
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
leers U نگاه کج
view U نگاه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com